در محافل یوگا، این نسبتاً معمول است که داشتن اهداف را یک نه تلقی کنند. شاید به این دلیل است که ما مردم را تماشا کرده‌ایم که ارزش‌های عمیق‌تر جامعه، محیط، و معیشت معنادار را برای اهداف زودگذرتر آسایش و موفقیت مادی قربانی می‌کنند. برخی از ما حتی ممکن است کمی از این کار را خودمان انجام داده باشیم، در تلاش برای دستیابی به اهدافی که حتی در صورت رسیدن به آنها، شادی یا تحقق را به همراه نخواهد داشت، دچار استرس می شویم.

اما یوگا، حداقل در فرمول کلاسیک خود، به وضوح هدف گرا است. هدف یوگا روشنگری است. خودشه. مطمئناً افراد مختلف دلایل مختلفی برای تمرین یوگا دارند، و من از سال‌ها تدریس می‌دانم که اگر پرسشنامه‌ای در مورد آن دلایل بپرسم، احتمالاً روشنگری در فهرست بالا قرار نمی‌گیرد. اما یوگا در ابتدا برای هدایت تمرین‌کننده به سمت رهایی از رنج و درک طبیعت الهی خود، یعنی به سوی روشنگری، توسعه یافت.

تعیین اهداف کمتر در طول مسیر می تواند مفید باشد، حتی ضروری باشد – تا زمانی که با هدف نهایی سازگار باشد. مشکل تعیین این اهداف موقتی این است که ممکن است بیش از حد روی دستیابی به آنها متمرکز شوید و چشم انداز کلان را از دست بدهید. با این حال، آنها می توانند به شما کمک کنند تا در مسیر درست حرکت کنید و موقعیت های ارزشمندی را برای شما فراهم کنند.

موانع سر راه
در مسیر دستیابی به اهداف خود – در یوگا و سایر نقاط زندگی خود – به ناچار با موانعی روبرو خواهید شد. پتانجلی از اینها به عنوان ویکشپس یاد می کند و 9 مورد از آنها را برمی شمارد: بیماری، بی حالی، شک، بی احتیاطی، تنبلی، ولع، وهم، ناتوانی در پیشرفت و عدم ثبات در حفظ پیشرفت.

بسته به ماهیت خود و اهدافی که تعیین کرده اید، با برخی از این موارد راحت تر از دیگران مواجه خواهید شد. اما دیر یا زود با همه آنها روبرو خواهید شد. نحوه مواجهه با این موانع بر چگونگی غلبه بر آنها و وضعیت ذهنی شما در این فرآیند تأثیر می گذارد. مقرراتی در کار نیست. آنچه در یک موقعیت کار می کند ممکن است در موقعیت دیگر مؤثر باشد یا نباشد. معلمان و تمرین شما راهنمای شما در ایجاد مجموعه پاسخ‌ها و اصلاح مهارت‌های شما در استفاده از این ابزار هستند.

یکی از ابزارهایی که به نظر من ارزشمند است، حس بازیگوشی است. در اصطلاح یوگا، به آن لیلا (تلفظ LEE-lah) می گویند. منظورم از این حرف این نیست که اتفاقی یا بی احتیاطی باشد.

جدی بودن در مورد تمرین خود بسیار مهم است. از این گذشته، این چیزهای یوگا یک تجارت بسیار جدی است که ما را با عمیق ترین و اساسی ترین سؤالات در مورد وجود و هدف ما مرتبط می کند. اما جدی و تلخ مترادف نیستند. شما می توانید در مورد یوگا جدی باشید و از تمرین خود نیز لذت ببرید.

یک هدف چالش برانگیز – برای مثال، یادگیری Astavakrasana – می تواند فرصتی عالی برای تمرین جدیت و بازیگوشی ایجاد کند. بیشتر دانش‌آموزان تعادل بازو را دشوار و سخت می‌دانند.

قدرت، انعطاف پذیری، تمرکز، تعادل، پشتکار – همه برای انجام این حالت ها ضروری هستند. من به دانش آموزان پسری آموزش می دهم که قدرت بالاتنه لازم را دارند، اما انعطاف لازم را ندارند. دانش آموزان دختری که تحرک دارند، اما قدرت ندارند. و البته، نرها و ماده ها با هر کدام کم، و همچنین نرها و ماده ها با تعداد زیادی از هر دو.

اما یک چیز برای هر دو جنس مشترک به نظر می رسد: هر دوی آنها هنگام تلاش برای انجام Astavakrasana خیلی سریع ناامید می شوند. همانطور که مشخص است، یادگیری Astavakrasana – مانند هر هدف خوب – می تواند به شما کمک کند تا همان چیزهایی را که ممکن است کمبود آنها را نداشته باشید ایجاد کنید: نه فقط قدرت بدنی و انعطاف پذیری، بلکه صبر و بصیرت.

کار آماده سازی
طبق معمول با وضعیت های سخت‌تر، تمرین آساناهای اساسی‌تر، سکوی پرشی برای جهش فراهم می‌کند. از آنجایی که انعطاف پذیری و قدرت در باسن و پاها برای آستاواکراسانا ضروری است، حالت های ایستاده و خم شدن به جلو، به خصوص ماریچیاسانا I (وضعیت ماریچی) مفید خواهد بود.

ماهیچه های تقویت شده در شکم و کمر – دو مورد نیاز دیگر برای Astavakrasana – را می توان با Paripurna و Ardha Navasana (حالت کامل و نیمه قایق) و Jatara Parivartanasana پرورش داد.

برای تقویت قسمت بالایی بدن خود، آدو موخا سواناسانا (سگ رو به پایین)، آدو موخا ورکساسانا (درخت رو به پایین، با نام مستعار دست) و چاتورانگا دانداسانا (وضعیت چهار پا) را تمرین کنید.

لولاسانا (وضعیت آویز)، به خودی خود چالش برانگیز، شروع به چیدن کل بسته می کند. مهارت در همه اینها شروع خوبی را برای شما به ارمغان می آورد.

یکی دیگر از وضعیت های آماده سازی، Eka Hasta Bhujasana (وضعیت یک دست)، بسیاری از عناصر Astavakrasana را در خود جای داده است. با نشستن در Dandasana شروع کنید. پاهای خود را مستقیماً در مقابل خود دراز کنید و ران های خود را به هم متصل کنید و عضلات جلوی ران (چهارسر) را محکم به استخوان های ران (فمور) در عمق پشت پاهایتان فشار دهید. زمین‌کردن استخوان‌های ران به این روش، جنبه مهمی از این حالت و استاواکراسانا است.

کف دست ها را روی زمین در کنار باسن قرار دهید، انگشتان به سمت جلو باشند. تیغه های شانه داخلی خود (بخشی از کتف که به ستون فقرات نزدیک تر است) را به سمت پایین به سمت کلیه های خود حرکت دهید. زانوی راست خود را خم کنید، زانو را به سمت عقب و بالا به سمت نیم تنه خود بکشید.

با بازوی راست خود در داخل ران راست خود، ساق پای خود را با هر دو دست بگیرید. پایین ساق پای راست خود را با دست راست خود بگیرید و با دست چپ مچ پای راست داخلی خود را بگیرید. سپس زانوی راست خود را بلند کرده و روی بازوی راست بالای شانه قرار دهید. پای چپ خود را کاملاً روی زمین کشیده و هر دو باسن را روی زمین قرار دهید و قفسه سینه خود را بلند کنید.

اگر برای شما دشوار است که پای راست خود را به گونه ای بالا بیاورید که روی بازو قرار گیرد، باید روی حالت های ایستاده و خم شدن به جلو که در بالا ذکر شد کار کنید تا زمانی که انعطاف لازم را برای حرکت پا داشته باشید.

هنگامی که پای راست شما روی بازو قرار گرفت، پای خود را با دست راست خود رها کنید و دست را حدود شش اینچ بیرون و کمی جلوتر از باسن راست خود روی زمین قرار دهید، با انگشتان به سمت جلو. دست راست شما خم خواهد شد.

به نگه داشتن مچ پا با دست چپ خود ادامه دهید تا از لغزش پا به پایین بازو جلوگیری کنید. اما وقتی پای خود را با دست چپ رها می کنید، چگونه می توانید از این اتفاق جلوگیری کنید؟

این را امتحان کنید: در حالی که هنوز مچ پای خود را با دست چپ خود گرفته اید، قوس پای راست خود را از پاشنه به سمت توپ بکشید. این کشش را حفظ کنید و بدون اشاره به انگشتان پا، توپ داخلی پای خود (نزدیک انگشت شست پا) را به سمت زمین بگیرید. این عمل پا به شما کمک می کند تا بازوی راست بالای خود را با ساق پا و زانوی خود بگیرید، دقیقاً مانند یک فندق شکن که یک مهره را می گیرد.

حتی در این صورت، وقتی دستتان را رها می کنید، ممکن است پای شما همچنان سر بخورد، مگر اینکه زانوی داخلی خود را قوی تر از زانوی بیرونی بچسبانید. سعی کنید زانوی بیرونی خود را بگیرید، با دست خود رها کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد.

سپس در صورت لزوم جای پای خود را تغییر دهید، پا را همانطور که توضیح داده شد بکشید، با زانوی داخلی خود بگیرید، دست چپ را رها کنید و تفاوت ها را مشاهده کنید.

بازی در اطراف
این نوع آزمایش در تمرین یوگا بسیار مهم است. اگر بازی کودکان را با یک اسباب‌بازی جدید تماشا کرده‌اید، دیده‌اید که آن‌ها سعی می‌کنند انواع کارها را با آن انجام دهند، که اغلب ربطی به هدف مورد نظر آن ندارد. بازی آنها با حس کنجکاوی آنها گره خورده است.

برای دانش‌آموز یوگا، تمایل مشابه به بازی ابتدا با این حرکت، سپس آن، همراه با فرآیند پخته‌تر مشاهده تأثیرات اعمال شما، چیزهای زیادی به شما می‌آموزد. وقتی برای اولین بار با B.K.S شروع به تحصیل کردم. آیینگر شنیدم روزی هشت تا 10 ساعت تمرین می کرد. این برای من غیر قابل تصور بود، نه تنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر ذهنی. چگونه برای آن مدت علاقه مند می شوید؟

پس از نزدیک به 30 سال تمرین، فکر می کنم اکنون می فهمم که چگونه این امکان وجود دارد. تمرین شما – یا هر چیز دیگری – تا زمانی که آن را در هر لحظه تازه و جدید تجربه کنید، جالب می ماند.

من نوه‌هایم را تماشا کرده‌ام که با جعبه‌ای که یک اسباب‌بازی وارد آن شده است، برای مدت طولانی‌تری نسبت به خود اسباب‌بازی بازی می‌کنند. سادگی جعبه آنها را به خودانگیختگی دعوت می کند و به آنها امکان می دهد تا احتمالات زیادی را که در ذهنشان ایجاد می شود کشف کنند. وقتی با رفتاری مشابه از کنجکاوی و بازیگوشی، به دنبال کنجکاوی طبیعی ذهن خود، به آسانا نزدیک می‌شوید، شگفت‌انگیز است که چقدر احتمالات می‌تواند ایجاد شود. من آدو موخا سواناسانا را به معنای واقعی کلمه هزاران بار انجام داده‌ام، و با این حال هر بار (بسیار خوب، اکثر اوقات) آن را جالب، ذهنی تحریک‌کننده و سرگرم‌کننده می‌دانم. اگر دست هایم را بیرون کنم چه؟ اگر آنها را تحویل بدهم چه؟ آنها را گسترده کنیم؟ آنها را باریک کنیم؟ ادامه دارد و ادامه دارد. خیلی وقت ها مجبور می شوم بازی با آساناها را کنار بگذارم زیرا وقتم تمام شده است، نه به این دلیل که خسته یا بی حوصله هستم.

همانطور که توجه خود را به Eka Hasta Bhujasana معطوف می کنید، به خاطر داشته باشید که تمایل شما به بازی با وضعیت ممکن است مهمتر از این باشد که آیا می توانید آن را انجام دهید یا نه.

برای ادامه کاوش در حالت، قوس پای راست خود را بلند کنید، زانوی راست داخلی خود را محکم روی بازوی راست خود فشار دهید و با دست چپ مچ پای راست خود را رها کنید. دست چپ خود را حدود شش اینچ بیرون و کمی جلوتر از باسن چپ روی زمین قرار دهید. ران چپ خود را به سمت داخل بچرخانید و با پهن کردن توپ پای چپ، زمین شدن استخوان ران چپ خود را تشدید کنید. نفس بکشید و با بازدم، کف دست خود را فشار دهید و پای چپ و هر دو باسن را از روی زمین بلند کنید.

برای دسترسی به قدرت کامل بازوها و مچ دست خود، تپه شست را با قدرت به زمین فشار دهید. پای چپ خود را صاف و موازی با زمین نگه دارید و مطمئن شوید که ران خود را به سمت داخل بچرخانید تا کاسه زانو و انگشتان پا رو به سقف باشند نه اینکه اجازه دهید بیرون بیایند. 20 تا 30 ثانیه در Eka Hasta Bhujasana بمانید و سپس در حین بازدم به آرامی باسن و پای چپ خود را روی زمین پایین بیاورید.

چسبیده به زمین؟

کسانی که قادر به بلند شدن از روی زمین نیستند معمولاً ناله می کنند و می گویند: “بازوهای من به اندازه کافی دراز نیستند.” اگرچه بازوهای شما مطمئناً به بلند شدن شما کمک می کنند، اما در واقع این عضلات شکم شما هستند که باسن شما را بالا می برند.

آیا احساس می‌کنید باسن‌تان به زمین چسبیده است و علی‌رغم تلاش‌هایتان نمی‌توانید بلند شوید؟ سعی کنید آساناهای تقویت کننده شکم را که قبلا پیشنهاد شده بود، تمرین کنید. همچنین، حتی اگر هنوز نمی توانید زمین را ترک کنید، در حالی که تلاش می کنید بلند شوید، ناف خود را به سمت عقب به سمت ستون فقرات بکشید. این عمل به خودی خود به شما کمک می کند قوی تر شوید.

احساس چسبیدن به زمین می تواند منجر به ناامیدی شود که تلاش شما را تضعیف می کند. اگر این اتفاق برای شما می افتد، هدف اشتباهی تعیین کرده اید.

به جای اینکه از ناتوانی خود در بلند شدن احساس شکست کنید، سعی کنید ببینید تا چه مدت می توانید حداکثر تلاش خود را برای فشار دادن دست ها به زمین و عقب کشیدن ناف خود حفظ کنید. علاوه بر تمرین تقویت‌کننده‌های آماده‌سازی، مدت زمانی را بسازید که بتوانید تلاش خود را بدون سفت کردن عضلات صورت یا حبس نفس خود ادامه دهید. همچنین می توانید به تدریج تعداد دفعات تلاش را افزایش دهید. قدرت خواهد آمد. و بعد، بالا می روی – یا نه. ارزش، رشد – یوگا – در بالا بردن پشت سر شما نیست، بلکه در جلب تلاش و توجه کامل به تلاش‌هایتان است.

اگر بالاخره برخیزید، همیشه یک قدم بعدی وجود خواهد داشت. بنابراین به جای اینکه به دنبال دستیابی نهایی باشید، ممکن است از بازی با توانایی هایی که در هر مرحله از راه دارید لذت ببرید.

راه های دیگری نیز برای غلبه بر احساس چسبندگی به زمین وجود دارد. یکی از راه ها این است که دست های خود را به جای روی زمین روی بلوک ها قرار دهید. ممکن است متوجه شوید که این به شما امکان می‌دهد که بلند شوید. تعادل کمی دشوارتر است، بنابراین به تدریج، بدون تکان دادن، بلند شوید. از بلوک ها فقط تا زمانی که نیاز دارید استفاده کنید. (بالاخره، شما می خواهید از موانع پاتانجلی در تنبلی و ناتوانی در پیشرفت دوری کنید).

راه دیگری برای نزدیک شدن به Eka Hasta Bhujasana (و Astavakrasana) ایستادن است. در تاداسانا (وضعیت کوه)، پاهای خود را حدود 6 تا 8 اینچ از هم جدا کنید. از ناحیه باسن به جلو خم شوید و سپس با کمی خم شدن زانوها، بازوی راست خود را پشت زانوی راست خود قرار دهید. دست راست خود را کمی پشت و بیرون پای راست و دست چپ را پشت و کمی بیرون پای چپ قرار دهید. دست راست شما داخل پای راست شما خواهد بود. دست چپ شما خارج از پای چپ شما خواهد بود.

زانوهای خود را بیشتر خم کنید و باسن خود را پایین بیاورید، زانوی راست را به خوبی روی بازوی راست خود نگه دارید. (شما می توانید دست راست خود را بسیار محکم تر از سمت چپ خود بکارید، که فعلاً اشکالی ندارد.) بازوی راست خود را با زانوی راست داخلی خود بگیرید (همانطور که در دستورالعمل های قبلی توضیح داده شد)، دست راست خود را به داخل آن فشار دهید. و پای راست خود را کمی از زمین بلند کنید. شما همچنان روی پای چپ خود وزن خواهید داشت که باید کمی جلوتر از دستانتان باشد. اکنون وزنه را از روی پای چپ خود بردارید و روی دست چپ خود بردارید و پای چپ را در مقابل خود برای Eka Hasta Bhujasana دراز کنید.

هدف!
هنگامی که توانستید Eka Hasta Bhujasana را انجام دهید، می توانید شروع به حرکت به Astavakrasana کنید. در Eka Hasta Bhujasana، پای چپ بلند شده را خم کنید و مچ پای چپ خود را روی مچ پای راست خود رد کنید و کشش قوس های هر دو پا را حفظ کنید (شکل 3). در تمام مدت باید بازوی راست خود را با زانوی راست داخلی بگیرید، در غیر این صورت پای شما به پایین بازو می لغزد و حالت شما مانند یک گل زیر آفتاب داغ پژمرده می شود.

با مچ پا روی هم، فشار زانوی داخلی سمت راست خود را روی بازوی خود افزایش دهید، گویی می خواهید شانه خود را به سمت زمین فشار دهید. با فشار دادن دست راست به روی زمین و فشار دادن بازو به عقب به سمت زانو در برابر نیروی زانو روی بازو مقاومت کنید. این عمل باعث می شود که بازو و شانه شما با وجود فشار اضافی پا فرو نریزند. به فشار دادن با زانوی راست ادامه دهید و با بلند کردن پای راست خود از روی زمین و دراز کردن پای راست خود را از طریق قوزک داخلی راست شروع کنید.

از آنجایی که مچ پاهای شما ضربدری است، وقتی پای راست خود را دراز می کنید، پای چپ شما نیز شروع به کشیده شدن می کند. ران چپ خود را مانند Eka Hasta Bhujasana به سمت داخل بچرخانید و استخوان ران را عمیقاً در پشت ران قرار دهید. دست راست خود را بین دو زانو فشار دهید، کف دست خود را محکم به زمین فشار دهید. بالاتنه خود را بالا بیاورید و بازوی چپ خود را تا حد امکان صاف کنید. بازوی راست شما کمی خم خواهد ماند. این موقعیت میانی تعادل و ثبات شما را توسعه می دهد. ممکن است برای برخی از شما دشوارتر از وضعیت نهایی باشد.

پس از چند نفس، نفس خود را بیرون دهید و به آرامی هر دو آرنج را خم کنید، به تدریج سینه و سر خود را به سمت زمین پایین بیاورید تا زمانی که شانه های شما با آرنج خود همسطح شود. با تپه شست خود محکم فشار دهید تا ماهیچه های مچ دست و بازوها فعال شوند و فرود خود را کنترل کنید. همانطور که نیم تنه خود را پایین می آورید، باسن خود را بالا بیاورید تا استخوان دنبالچه با استخوان سینه شما همسطح شود.

مراقب باشید که در شانه چپ خود فرو نروید. اگرچه پاهای شما روی بازوی راست شما قرار دارد، بازوی چپ شما باید سخت تر کار کند تا شما را از زمین نریزد. تیغه های شانه خود را به سمت کلیه ها بکشید و سر خود را بلند کنید و مراقب باشید که گردن خود را فشرده نکنید.

این وضعیت پیچ و تاب خوبی به ستون فقرات کمری می دهد. برای عمیق تر شدن این پیچ و تاب، قسمت بیرونی ران چپ خود را از باسن به سمت زانوی خود بکشید و همزمان ناف خود را به سمت چپ بچرخانید.

پس از چندین نفس، بازدم را بیرون دهید و به حالت مستقیم بازو فشار دهید. سپس مچ پاهای خود را از هم باز کنید، پای چپ خود را به سمت جلو بچرخانید تا به Eka Hasta Bhujasana برگردید.

به آرامی خود را به زمین برگردانید، پای راست خود را از بازو بردارید و به Dandasana برگردید. سپس کل دنباله را تکرار کنید، از Eka Hasta Bhujasana تا Astavakrasana و دوباره در طرف دیگر. (از همین رویکرد، از نشستن یا ایستادن، در هر دو طرف شروع کنید.)

خروجی ها و ورودی های زیبا
ورود به Astavakrasana از Eka Hasta Bhujasana ساده ترین راه برای یادگیری وضعیت است. در حالی که چندین رویکرد چالش برانگیز وجود دارد، این تکنیک‌ها را فقط باید پس از تسلط بر ورود از Eka Hasta Bhujasana امتحان کنید. این به معنای واقعی کلمه یک استراتژی “قبل از جهش” است، زیرا یک روش پرش به Astavakrasana از Adho Mukha Svanasana است. برای آماده شدن برای این کار، می توانید وارد شدن به Astavakrasana از Tadasana را تمرین کنید، همانطور که تمرین آمدن به Eka Hasta Bhujasana را انجام دادید.

برای یادگیری پریدن به داخل آستاواکراسانا بدون تماس پاها با زمین، شروع کردن از یک وضعیت سگ کوتاه – اندازه چیهواهوا – مفید بود، به طوری که از جایی بین اوتاناسانا (خم به جلو ایستاده) و آدو موخا سواناسانا شروع کردم، اما بیشتر به سمت آن متمایل شدم. اوتاناسانا. اگر قبل از اینکه کنترل خود را به دست آورید، از دور به عقب بپرید، وزن بدن شما که به سمت جلو می‌چرخد و روی یک بازو فرود می‌آید ممکن است به مچ، آرنج و/یا شانه‌تان آسیب بزند یا آسیب ببیند.

هنگامی که می پرید، وزن خود را روی دستان خود بگیرید، گویی که در حال انجام ایستادن روی دست هستید. بدن خود را با کشیدن کف لگن به سمت بالا و پایین شکم به سمت ستون فقرات بلند کنید. حس باید به همان اندازه بالا رفتن و جلو رفتن باشد. این گرم کردن به شما این حس را می دهد که آیا طول سگ رو به پایین اصلاح شده شما مناسب است یا خیر، و همچنین به شما کمک می کند تا میزان تلاش فیزیکی را که در نهایت برای پریدن به آستاواکراسانا بدون تماس پاهایتان با زمین نیاز دارید، به شما کمک کند. این جهش کوچک را تمرین کنید تا زمانی که احساس اطمینان و کنترل در حرکت کنید و بتوانید به آرامی فرود بیایید.

در آن مرحله، می توانید پریدن را امتحان کنید تا زانوی راست شما به آرامی روی بازوی راست شما قرار گیرد بدون اینکه پا به زمین برخورد کند. در همان زمان، پای چپ خود را بین بازوهای خود بچرخانید بدون اینکه پای چپ به زمین برخورد کند. سپس مچ پاهای خود را ضربدری کنید و به سمت آستاواکراسانا بروید. برای بیرون آمدن از حالت، بدن خود را کمی بالا بیاورید، زانوی چپ خود را خم کنید و پای چپ خود را به سمت بدن خود بکشید. سپس به پای چپ خود به سمت عقب شلیک کنید و همزمان پای راست خود را به سمت بیرون و عقب بچرخانید تا وارد چاتورانگا دانداسانا شوید. کف دست خود را روی زمین فشار دهید و شکم خود را به عقب و بالا ببرید تا به Adho Mukha Svanasana برسید. سپس این روش را در سمت چپ تکرار کنید.

روش دیگر ورود به Astavakrasana از Sirsasana II است. روش دیگر این است که به Adho Mukha Vrksasana (ایستادن روی دست) بروید، در Astavakrasana در سمت راست پایین بیایید، دوباره به سمت پایه دستی فشار دهید، Astavakrasana را در سمت چپ تکرار کنید، به Handstand برگردید، به Chaturanga رها کنید، و سپس دوباره فشار دهید. آدو موخا سواناسانا. متوجه خواهید شد که من هیچ جزئیات یا راهنمایی در مورد نحوه انجام این دو تکنیک ارائه نکرده ام. این به این دلیل است که من نمی توانم آنها را انجام دهم. اما افراد قابل اعتماد به من گفته‌اند که می‌توانند انجام شوند و انجام می‌شوند، بنابراین هر از چند گاهی به آن‌ها اجازه می‌دهم – که همیشه به فرو رفتن (یا سقوط) من به زمین ختم می‌شود. با این حال، تلاش کردن، چه به دست آورد یا نه، سرگرم کننده است.

من این فرصت را داشته ام که یوگا را به کودکان ارائه دهم، و پریدن به داخل و خارج از وضعیت ها راهی عالی برای آموزش این تمرین به آنها است. بچه ها دوست دارند به اطراف بپرند. برای آنها، فرود آمدن در یک پشته گاهی اوقات سرگرم کننده تر از فرود در یک حالت است. معمولاً حاضرند هر کاری را امتحان کنند و چهره‌شان از لذت حرکت و بازی روشن می‌شود. وضعیت ها فقط بهانه ای برای تفریح ​​آنهاست.

من نمی گویم که تمرین بالغ یوگا باید تماماً بازی کودکان باشد. همانطور که قبلاً اشاره کردم، یوگا یک تجارت بسیار جدی است. اما اگر در تلاش برای رسیدن به هدف بدون توجه به سفر و لذت بردن از آن گم شوید، تنها چیزی که به دست خواهید آورد ناامیدی و منفی بافی است. چه در مورد Astavakrasana صحبت کنیم و چه Kaivalya (رهایی)، ناامیدی و عزم تلخ در نهایت باعث می شود که شما سفت شوید، انرژی خود را از دست بدهید، خسته شوید و احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید.

البته، شما نیاز به تلاش هوشمندانه دارید، با موانعی که خود را نشان می دهند روبرو شوید و واکنش های خود را مشاهده کنید. شما باید به طور کامل با موانع خود بدون انکار آنها باشید – خواه چالش های شما عضلات شکم ضعیف یا حواس پرتی دنیوی باشد – تا به وضوح ببینید که برای مقابله با آنها چه چیزی لازم است. اگر در این راه جدی نباشید، مطمئناً به اهداف خود نخواهید رسید.

اما اگر مقداری از سبکی بازی کودک را به تمرین خود وارد نکنید – اگر نتوانید میل به جایی را رها کنید – به اهداف خود نیز نخواهید رسید. من مطمئناً روشن فکر نیستم، اما ندای درونم با من زمزمه می کند که اگر نتوانم در حین انجام کار جدی سادانا (تمرین) خود را سبک کنم، روشنگری زیادی به سراغم نمی آید.

برچسب گذاری شده در:

,